در حالی که روابط در حد دوستی می تواند موجب آرامش آنها و در نتیجه پیشرفت آنها در کار و تحصیل شود.
میزان تاثیـر امیـال مرد و زن چنان شدید و وسیـع است که گاهـی مجرای صحیـح عقل وخرد را به انحراف می کشاند به ویژه زمانی که آتش شهوت شعله ور گردد.
جوان اولین مشکل را در امر ازدواج، مشکل امور مالى و اقتصادى مىداند. اگر زندگى ما براساس مبانى اسلام و فطرت انسانى استوار شود، این مشکل وجود خارجى نخواهد داشت، یا بسیار اندک خواهد بود.
1- خداوند و رهبران اسلام، در این باره نویدهاى امیدبخش فراوانى داده اند که مى توانند پشتوانه هاى اطمینان بخشى براى جوانان باشند.
از آسیب های اجتماعی این عمل شوم می توان به این موارد اشاره نمود:
1- بی میل شدن به همسر و ازدواج
2- ناتوانی در ارتباط با همسرخویش
3- احساس طردشدن وخلوت با خویش
4- ازدست دادن جایگاه اجتماعی خویش
هنگامى که انسان به مرحله بلوغ یعنى نوجوانى و جوانى رسید، به صورت طبیعى هورمونهاى مربوط به جنس مخالف در او ترشح مىشود. این امرى طبیعى است درست مانند تشنگى و گرسنگى که در همه موجودات زنده وجود دارد. غریزه جنسى نیز چنین حالتى دارد و در سنین نوجوانى و جوانى به اوج مىرسد. یکى از پشتوانههاى اساسى و مهم علاقه به جنس مخالف همین غرائز است.بنا بر این اصل این علاقه و کشش به جنس مخالف امری طبیعی است و گناه نیست. اما نکتة مهم این است که این محبت باید فقط در کانون خانواده صرف شود و اگر از این مسیر خارج شود مشکل آفرین خواهد بود.
چرا فقط پسرها به خواستگاری دخترها می روند چه اشکالی دارد در مواردی که دختر کسی را برای همسری خود شایسته می بیند دختر در خواست خواستگاری کند ؟
آنچه در فرآیند خواستگاری رخ می دهد این است که از طرف خانواده پسر یا از طرف خود پسر به خواستگاری دختر می روند یعنی در واقع پیشنهاد ازدواج با دختر را مطرح می کنند و دختر حق دارد انتخاب کند و جواب مثبت دهد و همچنین حق دارد رد کند و جواب منفی بدهد. اما این که فرمودید آیا دختران نیز می توانند از همسر مورد علاقه خود خواستگاری کند این یک مسأله فرهنگی است نه یک مسأله شرعی و قانونی و حقوقی.
زیرا غرایز جنسی و فشارهای روحی و احساس تنهائی و بیهودگی و نداشتن پناهگاه و عدم احساس مسئولیت اجتماعی و دیگر زیانهای مجرد بودن ، به ریشه و اساس ایمان لطمه می زند و آن را متزلزل می کند . اما در اثر ازدواج و تشکیل کانون خانواده و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته و محبوب و همدم و دلسوز ، هم غریزة جنسی کنترل می شود و هم آرامش روحی به وجود می آید و هم توکل انسان به خدا بیشتر می شود از حالت پریشانی و بی پناهی خارج می شود ، احساس امنیت و شخصیت می کند ، چشم و فکرش از جاهای دیگر کنده و به همسرش متوجه می گردد و...و در نتیجه به خداوند تقرب بیشتری پیدا می کند و لطف خداوند بیشتر شامل حالش می شود و ایمانش تقویت و کامل می گردد.
رفاقت معمولی و پاک ، دور از مسائل جنسی اشکالی دارد؟
در جـوانی غرایـز جنسی و احساسات حاکم بر دوستی ها و تصمیم گیری هـای جـوان اسـت؛ کارن هـورنـای درکتاب «عصبانی های عصر ما» می گوید:« ارتبـاط زیادی بین محبت وتمایلات جنسی ملاحظـه می کنیم, مثلا ًبسیـاری از تمایلات جنسی اولش با مهربانی و دوستی صاف و ساده شروع می شود و گاهی هم شخص ممکن است دارای تمایلات جنسی باشد وآنرا با مهرورزی اشتباه کند.چنانکه کشمکش های جنسی هم ممکن است کم کم مبدل به احساسات محبت آمیز گردد.»
در هنگام شروع زندگی مشترک باید مراقب آسیب ها وآفت های زیر باشید:
1) ذهنیت نادرست درباره مادر زن ومادر شوهر بخصوص تازه عروس ها باید مواظب ذهنیتشان نسبت به مادر شوهر باشند.
2) یادآوری و گفتن خاطرات تلخ دوران عقد ودرصدد انتقام گرفتن از محدودیت ها بخصوص محدودیت ها از طرف پدر زن وبرخورد های نادرست مادرشوهر در مورد جهیزیه که ر این موقعیت ها بهترین فرصت است برای شیطان تا آرامش زندگی را از انسان سلب کند.
جر و بحث های زنا شویی و اختلاف نظرهای همسران مساله ای است که همه زوج ها آن را تجربه می کنند، اما اهداف زوج ها با هم در این میان متفاوت است و گاهی خودشان از این موضوع آگاه نیستند. بعضی ها دوست دارند هر چه زودتر جر و بحث و بگو مگو را پایان دهند و دوباره آرامش را به رابطه خود برگردانند و به هر چیزی برای بدست آوردن آرامش متوسل می شوند، بعضی ها نیز این بگو مگوها را میدان جنگی تصور می کنند که باید پیروز آن شوند و اینها نیز به هر کاری برای پیروز شدن دست می زنند، این افراد با لجبازی تمام بحث را کش می دهند و نمی خواهند اشتباهات خود را بپذیرند و در برابر هر حرفی جوابی می دهند و در برابر هر عملی رفتاری از خود نشان خواهند داد.