1- قرآن حیات طیبه را به ما وعده داده است: «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَة». (نحل: 97) حیات طیبه یعنى چه؟ زندگى پاکیزه یعنى چه؟ یعنى زندگىاى که در آن، هم روح انسان، هم جسم انسان، هم دنیاى انسان، هم آخرت انسان تأمین است؛ زندگى فردى در آن تأمین است، آرامش روحى در آن هست، سکینه و اطمینان در آن هست، آسایش جسمانى در آن وجود دارد؛ فوائد اجتماعى، سعادت اجتماعى، عزت اجتماعى، استقلال و آزادى عمومى هم در آن تأمین است. قرآن اینها را به ما وعده داده است. وقتى قرآن می گوید: «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَة»، یعنى همهى اینها؛ یعنى آن زندگىاى که در آن عزت هست، امنیت هست، رفاه هست، استقلال هست، علم هست، پیشرفت هست، اخلاق هست، حلم هست، گذشت هست. ما با اینها فاصله داریم؛ باید به اینها برسیم.
2- حیات طیبه یعنى زندگى در رُویه ى مادى و نیازهاى جسمانى و همچنین در لایه ى نیازهاى معنوى - چه علمى، چه عملى، چه روحى - پاسخگو باشد.
3- اگر بشر تحتِ تربیت الهى ... قرار گیرد، این حیات طیّبه در نفس او به وجود خواهد آمد و محیط را هم طیّب و طاهر خواهد کرد.
4- همه فرائض، احکام، تکالیف، واجبات، اجتناب از گناهان و نوافل و مستحبّات و احکام اجتماعى و فردى، همه و همه مقدّمه حیات طیّبه است؛ مقدمه زنده شدن انسان با روح انسانى است؛ مقدمه عروج انسان از عالم بهیمیّت و حیوانیّت و توحّش است.
5- آنچه را که ما به ملت خودمان توصیه مىکنیم این است که باید «حیات طیّبه اسلامى» را در کشورمان احیا و اقامه کنیم. این، چیزى است که جمهورى اسلامى به دنبال آن است.
6- معناى حیات طیّبه اسلامى این است که جامعه ایرانى در زیر سایه اسلام و قرآن، با امنیت، با رفاه، با معرفت، با برادرى، با به کار گرفتن استعدادهاى بشرى، با آحاد این ملت به وجود آورد.
7- ما آمدیم تا حیات طیبهى اسلامى را براى کشورمان و براى مردممان بازتولید کنیم؛ آن را تأمین کنیم. و اگر بخواهیم با یک نگاه وسیع تر نگاه کنیم، چون بازتولید حیات طیبهى اسلامى در کشور ما می تواند و می توانست و می تواند همچنان الگوئى براى دنیاى اسلام شود، در واقع آمدیم براى اینکه دنیاى اسلام را متوجه به این حقیقت و این شجرهى طیبه بکنیم؛ ما براى این آمدیم. هدف، جز این چیز دیگرى نبود، الان هم هدف جز این چیز دیگرى نیست.
8- حیات طیبهى اسلامى، زندگىیى است که در آن، راه رسیدن به معنویت و اهداف و سرمنزلهاى نهایى این راه، از زندگى دنیایى مردم عبور مىکند. اسلام دنیاى مردم را آباد مىکند؛ منتها آبادى دنیا هدف نهایى نیست. هدف نهایى حیات طیبهى اسلامى، زندگىیى است که در آن، راه رسیدن به معنویت و اهداف و سرمنزلهاى نهایى این راه، از زندگى دنیایى مردم عبور مىکند. اسلام دنیاى مردم را آباد مىکند؛ منتها آبادى دنیا هدف نهایى نیست. هدف نهایى عبارت است از اینکه انسانها در زندگى دنیوى از معیشت شایسته و مناسب، از آسودگى و امنیتخاطر، و از آزادى فکر و اندیشه برخوردار باشند و از این طریق به سمت تعالى و فتوح معنوى حرکت کنند. حیات طیبهى اسلامى شامل دنیا و آخرت - هر دو - است.
: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجى شرکتکننده در کنفرانس اندیشهى اسلامى - 1368/11/12:
ما بهخاطر تحقق حیات طیبهى اسلامى، نه فقط براى خودمان، بلکه براى بشریت مبارزه مىکنیم. معناى این حرف، این نیست که ما مىخواهیم لشکرکشى کنیم تا ببینیم ایادى استکبار در کجا حیات طیبهى بشرى را نقض کردهاند و با آنها بجنگیم! این جنگ، از این مقوله نیست. سعى ما در پایگاه اسلام این است که ثابت کنیم بشریت در زیر سایهى سنگین و خبیث حاکمیت کنونى استکبار بر عالم، رنج مىکشد و روزبهروز به بدبختى نزدیکتر مىشود و اسلام مىتواند بشر را نجات بدهد. ما ثابت کردهایم و ثابت خواهیم کرد که اسلام مىتواند با قدرتهاى بزرگ عالم مواجه شود و نظم ظالمانهى دنیا را به هم بزند. استکبار هم روى همین نکته حساسیت دارد..