پاسخ :
شروع چنین ازدواجی از طریق چت (chat) است که کسی همسر خود را از این طریق پیدا کند، که این شناخت برای دوطرف از روی گفته های یکدیگر می باشد و اکثرا احساسی و عاطفی با یکدیگر برخورد میکنند و دل و احساسات جای عقل را گرفته و دیگر دل و احساسات حکمران می شود، که در این حالت به تناقض های گفتاری طرف مقابل توجه ندارد. و پس از مدتی که از چت به تلفنی هم کشیده شد به ارتباط حضوری میرسد که بسیاری از کسانی که از این طریق جلو رفته اند ناگهان شوکه شده اند که این با آنچه ما در ذهن داشته ایم مطابقت نمیکند .
که در این هنگام دو حالت دارد:
1) بخاطر بی همتائی ها این ارتباط را قطع می کند که چون در این مدت بصورت مجازی ارتباط داشته اند و به یکدیگر دل بسته اند لذا هر دوطرف ضربه روحی می خورند.
2) در حالت دوم اگر هم به این نوع ازدواج تن دهند با توجه به عدم معیار ها و همتائی ها، بخاطر دل بستن یا ترحم ها دیگر روشن است عاقبت چنین ازدواجی چه خواهد شد.
ازدواج اینترنتی زمانی موفق است که فقط نقش واسطه را داشته باشد که البته باز با مشکلاتی روبرو هست، مانند:
الف) بطور معمول خانواده ها زیر بار چنین ازدواجی نمی روند.
ب) حضور دختر در چت و ارتباط با جنس مخالف، در شأن یک دختر پرهیزکار نیست و ممکن است بعد از ازدواج باعث بی اعتمادی شوهر به او شود که غالبا به این شکل می باشد.
آیا اول باید عاشق شویم و ازدواج کنیم ، یا ازدواج کنیم بعد عاشق شویم؟
پاسخ :
عاقلانه ازدواج کنید تا عاشقانه زندگی کنید.
عشق به معنای محبت شدید است و به طور فطری و غریزی در وجود انسان هست و نمی شود انکارش کنیم.
عشق های قبل از ازدواج به فرض اینکه پاک باشد، نه هوس رانی، باعث می شود که احساسات حکم کنند نه عقل و به فرمایش روایات ائمه معصومین(ع) ما انسان را کر و کور می کند (حبک الشیء یعمی ویصم) و چشم و گوش عقل با پرتاب تیر عشق از بین می رود و دیگر عقل نمی تواند حکم کند تا انتخاب درستی داشته باشیم و دیگر کفو بودن را لحاظ نمی کند، زشتی ها و عیوب را نمی بیند حتی تا جائی که بدی را هم خوبی تلقی می کند؛ لذا عرض میکنم که مواظب عشق های قبل از ازدواج باشید.
لازم به ذکر است که ازدواج هائی که با عشق های قبل از ازدواج سر می گیرد بعد از ازدواج و شروع زندگی از بین می رود و تازه چشم و گوش عقل شروع به فعالیت می کند و عیوب و نواقص را می بیند و اکثر این نوع ازدواج ها با مشکلاتی روبرو هستند.
قرآن هم می فرماید از نشانه های خداوند این است که برایتان زوج هائی آفرید در کنارتان، بعد بین شما مودت و علاقه قرار داد؛ لذا قرآن اول ازدواج را بیان می کند بعد محبت و عشق را پس بنابراین خدمت شما عرض کنم که بیائید عاقلانه ازدواج کنید و عاشقانه زندگی کنید.
برای فرزندانمان چه تشویق هائی داشته باشیم؟
پاسخ :
تشویق برای فرزندان 4 نوع است:
1)گفتاری: از کلماتی مانند {آفرین عزیزم - به به - جالبه - خیلی خوبه و ...} و جمله های مانند {کارت خیلی خوب بود - از این کارت خوشم اومد - با این کارت خوشحالم کردی} استفاده کنید. البته باید تلاش کنید از جملات متنوع استفاده کنید تا همیشه بتوانید ازش بهره بگیرید.
2)رفتاری: گاهی نگاهی محبت آمیز، تکان دادن سر، تغییر دادن چهره جهت خوشحالی، در آغوش گرفتن و... می تواند نتیجه ی خوبی داشته باشه .
3)نوشتاری: رفتارهای خوب فرزندتان را بنویسید و در آخر هفته به او نشان دهید و یا بخاطر کارهای خوبش به او هدیه دهید ولو یک کارت پستال با جمله های محبت آمبز باشد .
4)مادی: تشویق های مادی شامل خوردنی ارزان، رفتن به پارک، سینما، منزل دوستان که فرزند به آنجا علاقه دارد، خرید ماهانه اسباب بازی و وسایل مورد علاقه. البته باید توجه داشته باشید که اسباب بازی باید تنوع داشته باشد و همچنین اثر تشویق خود را در نوع و تغییر برخورد فرزندتان ملاحظه نمائید.
نکته مهم: کودکان روزی 3 مرتبه و نوجوان روزی 1 مرتبه نیاز به تشویق دارد که والدین باید با کوچکترین نقطه مثبت فرزندشان او را تشویق نمایند.
با سلام خدمت شما. دختر سه ساله ای دارم که با توجه به اعتقادات مذهبی خود در مجالس عروسی و جشن تولدهائی که گناه در آنها هست شرکت نمی کنم. آیا به نظر شما این برای دختر من عقده می شود؟ نزدیکانم مرا سرزنش می کنند که این کار تو برای دختر عقده می شود؟ چه کنم؟
پاسخ :
کودکان و نوجوانان بویژه دختران علاقه زیادی به شرکت در چنین مجالس مانند جشن عروسی دارند ولی این نرفتن شما به این مجالس بسیار پسندیده است البته به شرط اینکه برایش جانشین قرار دهی و کمبود او را جبران کنی! که چند نمونه را عرض میکنم :
1) حضور در مجالس عروس که گناه نمی شود.
2) حضور در محجالس جشن مذهبی و مولودی خوانی ها و مکانهای شلوغ دوستانه.
3) فراهم کردن امکانات برای فرزند مانند کامپیوتر، و ابزار هنری... که بوسیله آنها استعدادهای خود را شکوفا کند.
4) بصورت تدریجی آموزش حلال و حرام یا زشت بودن ونبودن کارها را به فرزند خود آموزش دهیم تا خود برای این گونه مسائل تصمیم بگیرد.
موفق باشید...
باسلام خدمت شما حاج آقا جزینی
حاجی یه سوال داشتم – به نظر شما فاصله سنی دختر و پسر برای ازدواج چقدر باید باشه؟ آیا هم سن باشند اشکالی داره؟
پاسخ :
با سلام خدمت شما دوست عزیز
فاصله سنی مطلوب بین دختر و پسر برای ازدواج تقریبا بین 2 تا 5 سال است. البته بعضی ها 3 تا 7 سال هم گفته اند؛ ولی به نظر من همان 2 تا 5 سال می باشد، بصورتی که پسر بزرگتر باشد.
البته در صورت وجود شرائط مطلوب،کمی کمتر و بیشتر از این مقدار هم خوب است و اشکالی ندارد. اما فاصله سنی زیاد، مشکلاتی را در زندگی زناشوئی بوجود می آورد که ناشی از درک دوگانه دختر و پسر از دنیا و زندگی و تفاوت نیاز های آنها در سنهای مختلف است.
دختر نوجوان به شدت عاطفی است .به عواطف نیاز دارد، اما بزرگسال با خروج از نوجوانی، عواطف خود را خرج کرده و اکنون که بزرگسال شده توان همراهی با همسر نوجوان را ندارد؛ زیرا در سن بیشتر از این با مشکلاتی روبرو می شوند.
لازم به ذکر است که در سنین کم مانند حدود 17 تا 22 سال اگر هم سن هم باشند با وجود همه شرائط مطلوب اشکالی ندارد.
موفق باشید...
پاسخ :
چون برنامه خواستگاری مسأله مهمی می باشد و بسیاری از جوانان چون این برنامه را با روش درست برگزار نمی کنند، گاهاً دچار مشکل می شوند و انتخاب نادرست می کنند و یا دچار دل بستن هائی می شوند که موجب بیماری های عصبی و فکری بعد از شنیدن جواب رد می شوند.
به همین جهت این روش را در 2 نکته و 4 مرحله اصلی برای برگزاری خواستگاری به خدمتتان عرض می کنم که بارها به مراجعه کننده ها توصیه شده که به تجربه این روش جواب داده است.
نکته 1) ممکن است در بین انجام این برنامه ها شما تردید داشته باشید که اهمیت ندهید و ادامه دهید تا دلیل منطقی پیدا کنید.
نکته 2) در بین این مراحل هر کجا به جواب قطعی منفی رسیدید دیگر ادامه ندهید.
مرحله اول: در این مرحله بهتر است خانواده پسر بصورت زنانه با هماهنگی قبلی به منزل دختر رفته و دختر را با توجه به معیار های پسر براندازی کنند که در صورت بودن معیارها ادامه دهند و در صورت عدم معیار در طرف مقابل دیگر ادامه ندهند.
شایان ذکر است که نیاز نیست همه ی معیار های پسر در آن جلسه یافت شود بلکه با وجود 60 یا 70 درصد معیارها ادامه دهند.
مرحله دوم: در این مرحله خانواده ی پسر با هماهنگی قبلی به منزل دختر می روند و بصورت رسمی خواستگاری صورت می گیرد که در این مجلس دختر و پسر با هم صحبت می کنند که صحبت ها و سوالات پیشنهادی در این جلسه با عنوان سوالات هدفمند در مطالب ذیل می باشد.
اگر دو طرف به نتیجه مورد قبول رسیدند وارد مرحله دوم می شوند.
مرحله سوم: در مرحله سوم خانواده دختر در منزل پسر حضور پیدا کرده و به شکل اول دختر و پسر بصورت خصوصی با هم صحبت می کنند و معیار های خود را درطرف مقابل خودشان جستجو می کنند که اگر باز مورد قبول بود ادامه می دهند.
مرحله چهارم: در این مرحله دو طرف (پسر و دختر) به همراه خانواده ها به مکانی شلوغ مانند پارک و... می روند که در این صورت پسر نوع حجاب و حضور در اجتماع دختر را براندازی می کند و دختر هم برخورد اجتماعی و نگاه پسر در اجتماع را براندازی می کند.
لذا تاکید بنده به مکان های شلوغ مانند پارک وامثال آن است نه مسجد و حسینیه و امامزاده می باشد.
در صورتی که طرفین هنوز نیاز به برگزاری جلسات صحبت داشته باشند به همین ترتیب این جلسات باید ادامه پیدا کند تا به نتیجه قطعی برسند .
سلام دختری 23 ساله هستم که لیسانس دارم و وضعیت مالی خوبی داریم و از لحاظ مذهبی متوسط هستیم. با پسری به مدت 3 سال دوست بودم و قصد ازدواج داشتیم ولی چون شرایط ایشان که سربازی نرفته و دیپلم نداره و وضعیت کار درستی نداره و خانواده اش مستاجر هستند و از لحاظ مذهبی هم خانواده کاملا بازی دارند و در خانواده شان مشروب عادی می باشد. در ضمن خانواده اش نمی توانند از لحاظ مالی زیاد حمایتش کنند. من تصمیم گرفتم که به دوستی با ایشان خاتمه دهم. 3 ماه گذشت و ایشان به من زنگ زد و از من فرصت خواست که دوباره با هم دوست بشیم و گفت که مطمئنم که توی این کار جدید موفق می شم و تمام تلاشم رو می کنم و گفت 1 سال دیگه هم با هم باشیم تا وضعیت کاریش بهتر شود. ولی من نمی دونم که چیکار باید بکنم؟ فقط اینو میدونم که هر دوی ما همدیگرو خیلی دوست داریم. ولی نمیدونم که آیا دوباره بهش فرصت بدم یا نه لطفا منو راهنمایی کنید .
پاسخ :
با سلام و احترام خواهر گرامی صراحتاً و با قاطعیت عرض می کنم هر چه سریعتر به این دوستی و رابطه پایان دهید. چرا که پشیمانی شما از رابطه و حتی ازدواج با وی قطعی و حتمی است. با شرایطی که شما فرمودید به هیچ عنوان نمی تونید با این شخص خوشبخت بشید و قطعاً با مشکلات زیادی روبرو خواهید شد که از تحمل شما خارج است. لذا اگر چه فراموش کردن و پا گذاشتن روی علاقه تان کمی دشوار است؛ اما به حفظ آینده و زندگی تان می ارزد. بنابراین استوار باشید و کلیه راه های ارتباط تان با ایشان را قطع کنید و خط تان را عوض کنید. شرایط شما دو بزرگوار اصلاً به هم نمی خورد. این پیام رو یک هشدار جدی تلقی کنید و از همین امروز به فکر حفظ آینده و زندگی تان باشید. موفق باشید...
مقارن نزول قرآن، زن مورد تکریم و احترام نبود . قرآن بیش از حد انتظار افکار عمومی به بزرگ داشت زن تکیه کرده و به یگانگی او با مرد در مقام انسانیت تصریح و اشاره نمود که زن و مرد از یک گوهر (نفس واحده ) آفریده شده اند و در سایه شناخت وظایف و عمل به آنها می توانند همپای یکدیگر به تعالی برسند و لذا از حقوق و تکالیفی ملازم برخوردارند .با توجه به تفاوتهایی که تناسب بیشتری میان زن و مرد که قطعاً برای یک زندگی مشترک آفریده شده اند همراه با استقلال در هویت انسانی ثابت می شود که نمی توانند مستقل از یکدیگر زندگی کرده و در جاذبه های جنسی و روانی یکدیگر قرار دارند . در تقسیم کار معقول ، اخلاقی و عادلانه میان زن و مرد به عنوان شریک زندگی و اداره شورایی خانواده هر یک مسئول بخشی از امور حیاتی مادی و معنوی خانواده هستند به این گونه که تفویض اداره امور اجرایی و اقتصادی خانواده به مرد به همراه امر قرآن کریم به " تشاور" به طور وجوب متضمن ایفای نقش زن برای برقراری و گسترش سکون و آرامش می باشد .
ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیــده ، تا دل گــردد آزاد
دانشجوی ارجمند؛ از حُسن اعتماد شما و اینکه چنین مسأله مهمی از زندگیتان را با ما در میان گذاردید، مسروریم. خوشحالیم که میتوانیم با شما گفتگو کنیم و درباره سؤالی که مطرح کردهاید، در حد توان، راهنماییتان نماییم.
برادر گرامی در مورد صلاحیت این دختر برای ازدواج و دارا بودن معیارها و ملاک های همسر مناسب چیزی نمی گوییم بلکه فقط توجه شما را به متن زیر جلب می کنیم و تشخیص این مطلب را به عهده خودتان می گذاریم.
« یک سال قبل با دختر خانمی آشنا شدم که به مغازه ام رفت و آمد داشت. او با بازی چشمانش دلم را ربود و من شیفته و خاطر خواهش شدم.
من از خانواده ام خواستم هرچه زودتر به خواستگاری او بروند. پدر و مادرم از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدند، اما آنها پس از انجام تحقیقات از محل زندگی دختر مورد علاقه ام مخالفت شدید خود را با این ازدواج اعلام کردند.
این مسئله با مقاومت لجوجانه ای که من نشان دادم باعث شد تا اختلافات شدیدی در خانواده ما به وجود بیاید.
از آن جا که او هر روز به دیدنم می آمد و می گفت اگر دیر بجنبم با فرد دیگری ازدواج خواهد کرد، دچار افسردگی شدیدی شدم و دست به خودکشی زدم.
من چند ثانیه بیشتر تا مرگ فاصله نداشتم، که نجاتم دادند و فرصت دوباره ای برای زندگی یافتم. در این شرایط خانواده ام به ناچار با این ازدواج موافقت کردند و من و سولماز پای سفره عقد نشستیم. ما با هم نامزد شدیم و چون خیلی عجله داشتم زندگی مشترک خود را آغاز کردیم. اما از همان روز اول زندگی متوجه حرکات و رفتار مشکوک همسرم شدم. او هر روز بدون اجازه من از خانه بیرون می رود و تلفن های مشکوک دارد.
حدود ۲هفته قبل تعقیبش کردم و با چشمان خودم دیدم که سوار موتورسیکلت مردی غریبه شد و با هم رفتند. موضوع را پیگیری کردم و تا الان متوجه شده ام او با چند پسر دیگر نیز رابطه دارد و حالا می فهمم وقتی که پدر و مادرم گفتند این دختر اصالت خانوادگی و فرهنگی ندارد منظورشان چه بوده است. من به خاطر او، احترام پدر و مادرم را زیر پا گذاشتم و حتی دست به خودکشی زدم، اما پس از گذشت ۳ ماه فهمیدم چه اشتباه بزرگی کرده ام و ای کاش به حرف های دلسوزانه پدر و مادرم گوش می دادم. حالا می خواهم همسرم را طلاق بدهم و از او بدم می آید.»
اکنون از شما می پرسیم : دختری که قبل از شما با پسر دیگری دوست بوده، و اکنون نیز با پسران زیادی حرف می زند و حتی با دوستان نزدیک خود شما رابطه دارد لایق دوست داشتن است؟ آیا می تواند همسر خوب و شایسته ای برای شما و مادر خوبی برای فرزندانتان باشد؟
به نظر می رسد شما خودتان هم به پاسخ این سوالات رسیده اید و می دانید او لایق همسری نیست. پذیرش این مسئله کمک بزرگی به شما برای فراموش کردن او خواهد کرد. لذا برای کمک به شما برای برون رفت از موقعیتی که در آن هستید مطالب زیر را تقدیمتان می کنیم :
1. باید قبول کنید که فراموش کردن فردی که انسان به او علاقه دارد و دائم یاد او در ذهنش تداعی می شود، کاری سخت و دشوار است. انسان مثل کامپیوتر یا آدم آهنی نیست که با تغییر یک برنامه، رفتارش تغییر کند. انسان موجودی است پر از عواطف و احساسات، و همین احساسات و عواطف هستند که گاهی اوقات او را در تصمیم گیری ها و اجرای برنامه هایش با مشکل مواجه می سازند. بسیاری از اوقات فرد از لحاظ عقلی و منطقی به تصمیمی می رسد، ولی به راحتی نمی تواند آن تصمیم را عملی کند. شما الآن خودتان به این نتیجه رسیده اید که باید این فرد را فراموش کنید؛ اما اجرای این تصمیم برایتان مشکل است؛ ولی مطمئن باشید که این کار شدنی است و هرگز غیر ممکن نیست. گمان نکنید که در صورت فراموشی او دنیا به آخر می رسد. طبیعتاً در مدتی هم که او را فراموش کنید، کاملاً بر خودتان و فکر و ذهنتان مسلط میشوید و بهتر میتوانید در مورد آینده تان تصمیم بگیرید. البته انجام کارهای مهم و بزرگ بدون تحمل سختیها و مشکلات امکانپذیر نیست، اما دیری نمیپاید که شهد شیرین پیروزی و موفقیت، خستگی را از تن انسان بیرون میکند.
2. فراموشی فردی که چند ماه به او علاقه داشته اید و دائماً فکر و ذکرتان یاد او بوده است، نیاز به زمان دارد. نباید از خودتان انتظار داشته باشید به راحتی بتوانید یاد او را از صفحه ذهنتان پاک کنید. چه بسا حداقل همین میزان زمان لازم باشد که بتوانید به طور کل او را فراموش کنید. پس عجله نکنید و مأیوس هم نشوید. یکی از مصادیق صبر و شکیبایی، صبر در سختی هاست. پس بر خودتان مسلط باشید و باور داشته باشید که با توکل بر خدا می توانید این راه را طی کنید.
این مسیر را از توصیه هاى زیر تعقیب نمایید :
1- سعی کنید هیچ آثاری از ایشان را جلوی دید خود نداشته باشید مانند عکس، شماره تلفن و یادگاری ها و... ، آنها را محو کنید. همچنین سعی کنید از حضور در مکان هایی که احتمال برخورد با او را دارید خودداری کنید. مثلا سعی کنید درسهای ترم آینده تان را به گونه ای انتخاب کنید که کمتر با او همکلاس شوید.
2- افرادی که در وضعیت شما قرار دارند به هیچ وجه نقاط منفی و بدی ها و آسیب هایی که از طرف مقابل متحمل شدند را نمی بینند و به همین دلیل علاقه و وابستگی آنها ثابت می ماند. شما لیستی از نقاط منفی ایشان و مشکلاتی که الآن و بعد از ازدواج با ایشان برای شما ایجاد خواهد کرد را بنویسید و هر روز مرور کنید تا نگرشتان نسبت به ایشان منطقی تر شده و احساس ناراحتی و یا به عبارتی تنفر از ایشان ایجاد شود.
3- درباره امتیازات این جدایی و خوبی های جدا شدن از ایشان نیز با خود فکر کنید و سعی کنید با خوشحالی از اینکه با ایشان ازدواج نکرده اید مطالبی را یادداشت کنید.
4 - انجام کارهایی مانند ورزش های دسته جمعی، تعاملات اجتماعی، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند.
5- هنگام هجوم افکار و تصاویر ایشان به ذهن، بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده و یا توجه و تمرکزتان را به چیزی جلب کنید. مثلا با قطع کردن افکار، مشغول گفتگو با فرد دیگری شوید، با عجله آن مکان را ترک کنید، با روشن کردن تلویزیون سعی در تمرکز دیداری و شنیداری نسبت به نوع برنامه و حتی نوع لباس های مجریان و بازیگران و اسامی آنها کنید.
6- ساعات و لحظاتی که شما ارتباط داشته اید بسیار وسوسه برانگیز خواهند بود؛ مانند معتادی که ترک کرده اما مکان و زمان های مصرف در روزهای اولیه برای او وسوسه انگیز بوده و ممکن است رفتاری مانند عصبانی شدن و تحریک پذیری و یا رفتن به طرف مصرف زیاد باشد. بنابراین شما نیز باید با تغییر موقعیت فیزیکی و سرگرم شدن به یک کاری که عمداً در این ساعات در نظر خواهید گرفت و با آرام سازی ذهنی سعی می کنید با این وسوسه ها مبارزه کنید.
7- از آنجا که تألیف قلوب به دست خداوند است و گاه آدمى بدون دلیل از دیدن کسى احساس خوشحالى مىکند و یا ناخرسند است، لذا از حضرت حق جل جلاله کمک بگیرید و دعا کنید تا محبت آن دختر را از دل شما خارج و در عوض فردى بهتر و شایسته تر از او را نصیب شما فرماید و یقین داشته باشید که خداوند در این کار شما را یارى کرده و دعاى شما را اجابت مى فرماید. تنها کافى است شما از عمق دل این خواسته را از او بخواهید و حداقل چندین مرتبه و به ویژه در مواقع حساس و اجابت دعا این خواسته را از خداوند متعال بخواهید.
8- برادر محترم قبل از آن که اسیر عشق کسى شوید خوب است به یک عشق آگاهانه اقدام کنید تا چراغ همیشگی زندگى شما باشد. براى این کار ابتدا با توجه به معیارهای یک همسر مناسب( که در صورت تمایل می توانید آنها را در مکاتبات بعدی از ما بخواهید) شرایط یک همسر ایده آل را براى خود لیست کنید و آنگاه براساس شرایط مذبور فرد مورد نظر خود را جستجو کنید تا به فرد مورد نظر رسیده و عشق عاقلانه در دل شما لانه کند. اگر چنین عمل نمایید به یقین خواهید فهمید که فردى که شما خواهان او بودید، همسر ایده آل شما نخواهد بود چون او دارای شرایط لازم برای یک همسر مناسب نبوده است. حال که وى فردى نیست تا تمام شرایط همسر ایده آل شما را داشته باشد، با بزرگ و مهم تلقى نمودن آن شرایط، وى را از نظر خود ساقط ساخته و با تلقین، او را فردى نالایق تلقى کنید و با تکرار این حالت و صفات ناپسند، خاطر خود را از وجود او پاک کرده و اندک اندک دل خود را از محبت او عارى مى سازید. البته باید با تکرار و تمرین این کار را دنبال کنید تا به نتیجه برسید.
9- روابط اجتماعی و دوستانه بیشتری با همسن و سالان و پسران همکلاس خود برقرار کنید.
10- حتی المقدور از تنها بودن در مکانی برای مدت زیاد اجتناب کنید تا فکر وی به ذهن شما وارد نشود.
11- حتیالمقدور بیکار نباشید و اوقات فراغت خود را با فعالیتهای مختلف به خصوص فعالیتهای دسته جمعی پر کنید.
12- به امور مذهبی و عبادات به ویژه نماز اول وقت اهتمام بیشتری نشان دهید.
13- هر روز حداقل ده دقیقه قرآن (با توجه به معنا و ترجمه آن) تلاوت کنید.
14- با افراد مومن، موفق، با نشاط و اهل کار و فعالیت طرح دوستی بریزید که نقش بسیار زیادی در تقویت ایمان و اراده شما دارند.
15- مراقب نگاهتان باشید.
16- آنگاه که او یا کسی را دیدید که دل شما را لرزاند بگویید: «یا خَیرَ حَبیبٍ و محبوبٍ، صلّ علی محمد و آل محمد»
17- توکل به خدا و توسل به ائمۀ اطهار (علیهم السلام) را فراموش نکنید.
برادر گرامی؛ یگانه راهی که انسان ها را به مقصد بلند موفقیتهای مادی و معنوی خواهد رساند، عمل به آموزههای دین و عقل پاک است.
موفق باشید ...
پسری هستم 22 ساله و 4 سال است با دختری رابطه دوستی دارم. علاقه زیادی به همدیگر داریم ولی 1 سال است بخاطر خواهرش که آدم پایبندی نیست، شک دارم که نکند وی هم مانند خواهرش باشد.
پاسخ :
لازم می دانم در این خصوص قدری بی پرده و شفاف با شما صحبت کنم!
ایجاد چنین ارتباطی از اساس کار غلط و اشتباهی است که باید هرچه زودتر به آن خاتمه دهید؛ چرا که به نفع شما نیست و آسیب هایی را به روان شما وارد خواهد کرد.
طبیعی است همان گونه که شما در انتخاب راه و مسیر مختار هستید، ایشان نیز به عنوان یک انسان مستقل، اختیار دارند مسیر خویش را مشخص کنند. نگرانی شما زمانی معنا پیدا می کند که شما نسبت به ایشان حقی مانند همسری داشته باشید و نه دوستی! روشن است مادامی که میان دو فرد رابطه دوستی برقرار باشد، هر یک از طرفین می توانند از ادامه راه منصرف شده و راه و فرد دیگری را برای آینده خود گزینش نمایند.
اینکه خواهر ایشان از نظر شما پایبندی ندارند، موضوع بحث ما نیست. اما آیا می توانیم بگوییم ایشان که وارد چنین ارتباطی با شما شده اند فرد پایبندی هستند؟ به هر حال باید تعریف و معیار شما برای پایبندی و عدم پایبندی روشن و مشخص باشد.
دوست گرامی؛
توجه داشته باشید، دوره نوجوانی و همچنین ارتباطها و تصمیماتی که در این دوره اتخاذ می شود، دارای ثبات و پایداری نیست. لذا نباید برای آینده خود روی چنین ارتباطی حساب باز کنید. ضمن اینکه اگر قصد شما ازدواج با چنین فردی است، به نظر می رسد چنین تصمیمی با توجه به شرایط شما، کار درستی نیست. زیرا برخی از مردان که با دوست خود ازدواج می کنند، بعد از ازدواج نسبت به همسر خود دچار سوء ظن و بدبینی می شوند که این بدبینی پایه های زندگی مشترک را ویران می سازد. حال شما این افراد که بعد از ازدواج دچار بدبینی می شوند را با خود مقایسه کنید که قبل از ازدواج دچار بدبینی شده اید.
لذا به طور کلی باید گفت:
1- اگر قصد ازدواج با ایشان را ندارید، وجهی برای نگرانی شما از پایبندی و عدم پایبندی ایشان وجود ندارد. ضمن اینکه سلامت اخلاقی و روانی شما ایجاب می کند از ادامه جنین ارتباطی به طور جدی خودداری نمایید.
2- اگر قصد ازدواج با ایشان را دارید، بنابر توضیحات فوق چنین ازدواجی به صلاح شما نیست. چرا که گفته شد برخی مردان با اینکه قبل از ازدواج به همسر خود اطمینان داشته اند، بعد از ازدواج به خاطر دوستی با همسرشان، نسبت به او دچار بدبینی می شوند، حال وضع شما چگونه خواهد بود در شرایطی که قبل از ازدواج نسبت به ایشان بدبین شده اید؟
پس در هر دو صورت، چنین ارتباطی به صلاح و خیر شما نیست!
موفق باشید...